علی اکبر جونمعلی اکبر جونم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 6 روز سن داره

منو بابا و علی کوچولو

اولین برف زندگی پسر قشنگم

سلااااااااااام عسل مامان علی اکبر نازم امروز که دارم برات مینویسم 45 روزته یعنی یک ماه و نیمه که شدی چراغ خونمون و الان خونه مادرجون مامان مامانی هستیم و هوا هم خیلی سرده و شما هم کنار بخاری لالا کردی البته روی پای سهاجون خوابیدی سهاجون دختر خاله فاطی 9 سالشه خیییییلیییییییییی دوست داره از خودت بگم که خداروشکر بعد از تموم شدن چهل روزت خوابت خیلی خوب شده شبا یکم بیشتر میخوابی دو روز پیش که خونه بابابزرگت بودیم عمو مهدی و باباجونت شمارو بردن داخل حیاط و از شما عکس گرفتن علی اکبر نااااااااااااازم در 43 روزگی کنار آدم برفی ...
16 بهمن 1392

چهل روزهگیت مبارک عزیزم انشاالله داماد بشی فدات بشم

سلام عسل مامان قربونت برم  امروز چهل روز از بدو تولدت میگذره امروز بعد از مدتها تونستم برات بنویسم الان که برات مینویسم تو توی خواب نازی، امروز با زن عموت حمومت کردم بعد حموم شیر خوردی و مثل فرشته ها خوابیدی، چقدر زود گذشت انگار همین دیروز بود در حسرت بودنت بودم خداروشکر حالا هم هستی هم ماشالا بزرگ شدی از خودت بگم که ده روزه گیت نافت افتاد و مادرجون اینا و خاله فرشته و خاله فاطی اینا اومدن خونه بابابزرگت(بابای بابایی) از ده روزهگیت به بعد دیگه خودم از خاله فرشته یاد گرفتم خودم با باباجون حمومت کردم خییییییلی لذت بخشه،قبلا توی لگن توی اتاق کنار بخاری میشستیمت اما امروز بردمت توی حموم. پریروز واسه قدووزن بردمت که بهم گ...
11 بهمن 1392